تغییر پارادایم در فهم قرآن*
محمد مجتهد شبستری
اما نکته ای که در اینجا اگر اشاره کنم مفید خواهد بود این است که آن تنبهات من در مورد متن قرآن که در مقالات قرائت نبوی آمده و در گفتارها هم به آنها اشاره کردهام، همه اینها برای من از آنجا پیدا شد که حدود ده سال پیش، توجه پیدا کردم به اینکه متن قرآن از لحاظ ادبی ساختار روایی دارد و نه ساختار اِخبار از واقع. این موضوع را که متن قرآن قرائت و روایت است و ساختار روائی دارد و نه اِخبار از واقع و پیامبر اسلام راوی است و نه اینکه پیامی را از جایی می گیرد و تحویل دیگران می دهد، همان سالها در اولین و دومین مقاله قرائت نبوی از جهان آورده ام و مرتب هم آنرا دنبال کرده ام. تا آنجا که بنده اطلاع دارم این مدعا که متن قرآن در کلیت خود ساختار روائی دارد و اِخبار از واقع نیست و محمد روایست (نمیگوید جهان و هستی چگونه است)، کسی آنرا پیشتر نگفته بود و این مطلبی است که به ذهن من رسید و آنرا دنبال کردم و بعد هم وقتی که تحقیق کردم دیدم برای این نظر شواهدی بسیار زیاد از قرآن پیدا میکنم و نهایتاً آخرش به اینجا رسیدم که بله همین طور است و میشود گفت که در کلیت، قرآن ساختار روایی دارد و روایت است و اخبار از واقع نیست و محمد(ص) راوی است. در مقاله پانزدهم قرائت نبوی از جهان تمام آنچه را که در آن مقالات درباره این موضوع گفته بودم به صورت نهایی اما مختصر تدوین کردم و منتشر کردم. اگر کسی از تغییر پارادایم در متن قرآن سخن بگوید، این تغییر در واقع ده سال پیش در مقاله اول و دوم قرائت نبوی از جهان اتفاق افتاده است و نه در جای دیگر. برای اینکه در همه ذهنها چنین جا افتاده بود که قرآن از واقعیات خبر میدهد، از اینکه هستی چگونه است، جهان چگونه است خبر میدهد و پیامبر منتقل کننده یک پیام است. این اولین بار بود که کسی میگفت نه، قرآن از واقعیات خبر نمیدهد، قرآن روایت میکند و ساختار روایی دارد و ساختارهای روایی ساختار اِخبار از واقع نیست و محمد(ص) هم روایست . تا این تغییر پارادایم به روایت و راوی دیدن قرآن و محمد(ص) اتفاق نیفتد سخنان دیگر مبنای محکم نخواهند داشت. روایت دیدن قرآن اساس تفکر مسلمانان درباره قرآن را تغییر میدهد و همه زنجیرها را که مانع موفق زیستن آنها در جهان مدرن است از دست و پای آنها میگشاید و «حقیقت دینی» موجود در اسلام را که یک نمود از حقیقت الوهیت کلی است در جهان حاضر بهتر مفهوم میسازد «العاقل یکفیه الاشاره». نه اینکه می خواهم بگویم از باب مصلحت بیائید قرآن را روایت ببینیم بلکه واقعا معتقدم قرآن روایت است و محمد(ص) راوی است.
* این متن بخشی است از گفتگوی «نبوت محمدی و هویت مسلمانی» که در همین سایت منتشر شده است و این بخش به علت اهمیت موضوع بازنشر میگردد.