در ارتباط با بیانات دکتر سروش در بزرگداشت دکتر فیرحی
در ارتباط با بیانات آقای دکتر عبدالکریم سروش که در گفتار فوق آمده است لازم میدانم دربارۀ سه نکته توضیحات مختصری ارائه کنم.
۱ – منظور من از «عبور از اعتبار شرعی دانش فقه» این است که در عصر حاضر این باب بر روی فقیهان بسته شده است که در قلمرو معاملات و سیاسات (هر آنچه به امر حکومت و جامعه مربوط میشود) به کتاب و سنت مراجعه کنند و بگویند حکم خدا در این باب چنین یا چنان است و تکلیف شرعی (الهی) مؤمنان این است که بدان حکم ملتزم شوند.
۲ – چرا چنین شده است؟ برای اینکه در عصر حاضر معلوم شده مبنای کلامی اساسی و اجتنابناپذیر اجتهاد در قلمروی مزبور یعنی این اصل که خداوند در تمام اعصار در هر واقعهای حکمی دارد و مکلفان باید آن را بهدست آورند و با آن بزیند، اعتبار ندارد (نگاه کنید به مقالۀ «چرا دوران علم اصول و اجتهاد فقهی سپری شده است؟» و مقالۀ «تنقیح محل نزاع با فقیهان» در کتاب نقد بنیادهای فقه و کلام اثر صاحب این قلم)
۳ – حالا که درهای اجتهاد فقهی درباب امور حکومت و جامعه مسدود شده مسلمانان عصر ما فقط این راه را پیشروی خود دارند که با التزام و تعهّد به ارکان حقوق بشر عصری و وظایف بشر عصری و عدالت عصری بکوشند در جامعههای خود یک حکومت دموکراتیک نسبی بهوجود آورند و در تمام ابواب مربوط به حکومت و جامعه به قانونگذاری بپردازند و با التزام به قوانین مصوّب و برنامههای آن حکومت دموکراتیک زندگی کنند. البته در علم فقه پارهای قواعد و فتاوای کارگشا هم هست که قانونگذاران میتوانند به آنها جامۀ قانون بپوشانند. در هر حال، التزام عمومی التزام به قانون خواهد بود و لاغیر.
محمد مجتهد شبستری
۳ آذر ۱۳۹۹