دوستان عزیز: (پویشگران موج سوم)
از من خواستهاید دربارۀ انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ نظرم را با شما در میان گذارم، خواست شما عزیزان را اجابت میکنم و با آرزوی کامیابی شما در کوششهای ارزشمندتان توجه شما را به نکات زیر جلب مینمایم:
۱- منطق «تحریم انتخابات» در کشور ما شکستخورده است و از این طریق به هدفهای سیاسی مطلوب نمیتوان دست یافت.
۲- کشور ما متأسفانه در شرایط سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی و اجتماعی نامطلوب به سر میبرد. چنانکه بارها گفته و نوشتهام با همه علاقه و اشتیاق فراوان که همۀ شهروندان ایرانی به تحقق اهداف انقلاب داشتند سالهاست احساس میکنیم که برای رسیدن به آن اهداف ارزشمند دوباره باید راه و روش مؤثر دیگری در پیش گیریم. این راه و روش جز تلاشهای فکری و عملی مستمّر و سازمان یافته «دموکراتیک»، عاری از هر گونه «خشونت»و متکّی بر «خردورزی جمعی» و «حقوقبشر عصری» نمیتواند باشد.
۳- درست است که در نظام سیاسی کشور ما رئیسجمهور در بسیاری از مسائل اساسی کشور تصمیمگیرنده نهائی نیست ولی با اختیاراتی که در قانون اساسی ما به قوه مجریه داده شده رئیسجمهور و دولت میتوانند در چگونگی هدایت مسائل اقتصادی و فرهنگی و سیاست خارجی و داخلی کشور بسیار اثرگذار باشند و در رشد و پیشرفت جامعه ایرانی نقش اساسی ایفا نمایند.
۴- احساس نگرانی و اضطراب و کاهش فاحش امید به آینده و افزایش چشمگیر میل به نهیلیسم (پوچی هستی و زندگی) نزد نسل جوان کشور، فلج شدن سازمانهای اقتصادی، تجاوز به حقوق انسانی دگراندیشان، استادان و دانشجویان، مطبوعات و هر آن کس که «غیرخودی» به حساب میآید، به دادگاه کشاندن و محکوم کردن نفس ایده «آزادی» و در افتادن بیحاصل، با قدرتهای بزرگ جهان به جای تعامل سازنده با آنان براساس منافع ملّی و… واقعیاتی هستند که در سالهای اخیر بیش از پیش اکثر شهروندان ایران را رنج میدهند. در چنین وضعیتی، حداقلّ برای تخفیف این نابسامانیها هیچ راه برون رفت دیگر جز مطالبه پیگیرانۀ تغییر مدیریبت دولتی کشور پیش پای ما نیست.
۵- برادران بزرگوار آقایان مهدی کرّوبی و میرحسین موسوی را بیش از سی سال است که به خوبی میشناسم. بر این باورم که هر دو چنان شخصیّتی دارند که اگر مدیریت دولتی کشور را در شرایط حاضر در دست گیرند به آنچه امروز در شعارها و وعدههای خود میگویند وفادار میمانند و با جدیّت آنها را پیگیری میکنند و در حد توان خود برای تغییر اوضاع موجود کشور میکوشند.
۶- چنین تشخیص میدهم که در وضعیت موجود کشورمان که مطالبه تغییر مدیریت دولتی کنونی، ضرورت سیاسی انکار ناپذیر گشته رأی دادن به آقای موسوی یا آقای کرّوبی که با جدیّت طالب اصلاح وضع موجوداند همان وظیفۀ اخلاقی سیاسی است که در شرایط کنونی کشور باید به آن عمل کنیم و با امید بستن به فرداهای بهتر، مشارکت سیاسی خود را چه امروز و چه در آینده فعّالانه پی بگیریم.
با احترام
محمّد مجتهدشبستری