دو پرسش درباره یادداشت پیشین

پس از نشر یادداشت قبلی مورخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ که در آن از پدیدارشناسی و فهم هرمنوتیکی متن قرآن سخن گفته بودم پاره ای از دوستان از من دو سوال پرسیده اند:

۱- منظور از «فهم هرمنوتیکی» چیست؟

۲-شما غیر از مقالات قرائت نبوی از جهان که روش آنها آشکارا پدیدارشناسی متن قرآن است در مباحث پیشین خودتان در چه مواردی از  رویکرد پدیدارشناسانه به متن قرآن بهره برده اید؟

پاسخ اول: در مباحث هرمنوتیک جدید اصطلاح فهم هرمنوتیکی آنجا بکار برده می‌شود که مفسر یک متن به هنگام تفسیر، محتوای متن مورد تفسیر خود را یک محتوای «فهمیده شده» از سوی ماتن متن تجربه کند و با اقدام به تفسیر متن در این صدد برآید که آن فهمیده شده را که مربوط به ذهن ماتن است، بفهمد. اینگونه فهمیدن فهم هرمنوتیکی نامیده می‌شود. از آنجا که صاحب این قلم هنگام نگارش مقالات پانزده‌گانه قرائت نبوی از جهان، این پیش فهم تجربی را از متن قرآن داشته که محتوای این متن، خود یک «فهمیده شده» است (فهمیده شده از سوی پیامبر اسلام) به این جهت کاری از نوع نگارش مقالات قرائت نبوی از جهان را کوششی برای فهمیدن فهمیده شدۀ پیامبر اسلام دانسته است. اینگونه است که آن مقالات درآمدی است بر فهم هرمنوتیکی متن قرآن، یعنی فهمِ فهم پیامبر اسلام که در متن قرآن منعکس شده است.به همین جهت در شماره پانزدهم از آن مقالات قرآن را یک «فهم نامه» خوانده ام.

انواعی دیگر از فهم متون وجود دارد مانند فهم‌های سمانتیکی و … که فهم هرمنوتیکی نیستند. یکی از خطاهای بزرگ پاره‌ای از فضلای حوزه علمیه قم که وارد بحث‌های هرمنوتیک جدید می‌شوند، فرق نگذاشتن میان فهم هرمنوتیکی و غیر هرمنوتیکی است که در مباحث آنها خلط‌های فراوان به وجود آورده است.

پاسخ دوم: رویکردهای پدیدار شناسانه صاحب این قلم به متن در موارد متعددی از آثار وی قابل پی‌گیری است از جمله نگاه کنید به کتاب نقدی بر قرائت رسمی از دین بحث نقد حقوق بشر متافیزیکی، صفحه ۲۶۶ تا ۲۸۰۰ چاپ سال ۱۳۷۹ش نشر طرح نو.