مقدمه‌ای بر ترجمه ترکی کتاب «نقدی بر قرائت رسمی از دین»

مقدمه‌ای بر ترجمه ترکی کتاب «نقدی بر قرائت رسمی از دین»*

اطلاعاتی برای خوانندگان ترک زبان

 

واژه «قرائت» که در نام این کتاب به کار برده‌ام به دانش هرمنوتیک Hermenutik ادبی مربوط است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در ایران، مسائل کلامی، فقهی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فراوان در این کشور مطرح شد که سابقه نداشت. این‌ها همه نشان می‌داد که یک رویکرد جدید به قرآن و سنت دینی و بازخوانی آن اجتناب‌ناپذیر شده است.

من در طی سالهای متمادی در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها و تدریس‌های خودم در دانشکده الهیات دانشگاه تهران موضوعات و مباحث گوناگون در این ابواب مطرح کردم. در سال ۱۳۷۵ آن موضوعات و مباحث در کتابی با نام هرمنوتیک کتاب و سنت منتشر شد.

در این کتاب که باز هم مجموعه‌ای از مقالات و مصاحبه‌هاست، عاقبت به اینجا رسیده‌ام که تفاوت قرائت انسانی و قرائت ناسازگار با انسانیت انسان از دین را نشان دهم و به آن فهم و تفسیر از کتاب و سنت دعوت کنم که با انسانیت انسان عصر حاضر سازگار است.

در آن کتاب پاره‌ای از مباحث مهم هرمنوتیک فلسفی جدید (مباحث فلسفی مربوط به فهمیدن متون) را مطرح کرده‌ام. موضوعاتی از قبیل دخالت اجتناب‌ناپذیر پیش‌فهم‌ها و پیش‌فرض‌ها و انتظارات مفسر هر متن در فهم متن و دخالت آن‌ها در فهم مفسران کلامی یا فلسفی و عرفانی و یا فقهی قرآن و سنت. ابطال این مدعا که فهم و تفسیر معتبر قرآن و سنت، یکی بیش نمی‌تواند باشد و  این مدعا که متن قرآن تنها با خود متن قرآن قابل تفسیر است و نیز ضرورت تفسیر مجدد قرآن و سنت در افق زندگی انسان‌های این عصر از موضوعات اساسی آن کتاب است.

محتویات آن کتاب بحث‌های فراوانی را در ایران برانگیخت و مخالفان و موافقان سرسخت پیدا کرد و خوشبختانه منشأ آشنائی دانشجویان و طلاب علوم اسلامی و محافل علمی دینی با دانش هرمنوتیک جدید شد. عده‌ای از دانشوران این راه را ادامه دادند و این مباحث، امروز در حوزه‌های علوم دینی ایران مورد توجه جدی قرار گرفته است و من از این بابت بسیار خرسندم.

در سال ۱۳۷۶ کتاب دیگری با نام «ایمان و آزادی» از این نویسنده منتشر شد. در این کتاب که آن هم مجموعه‌ای از مقالات و مصاحبه‌ها است نویسنده با تکیه بر هویت آزاد فهم و تفسیر قرآن و سنت نبوی که از مباحث کتاب پیشین بدست می‌آید به بررسی و تحلیل هویت آزاد «ایمان اسلامی» پرداخته است. در آن کتاب با استفاده از آراء فیلسوفان، عارفان و متکلمان مسلمان و گاهی مسیحی، علاوه بر توضیح و تحلیل ایمان، نسبت ایمان با سیاست و حکومت و علم و دیگر تجربه‌های بشری نیز بررسی شده است.

کتاب حاضر که «نقدی بر قرائت رسمی از دین»نام دارد باز هم مجموعه‌ای از مقالات، مصاحبه‌ها و سخنرانیهای نویسنده است که قبلاً منتشر شده‌ بودند و در سال ۱۳۷۹ به صورت کتاب انتشار یافته است. دربارۀ محتوای این کتاب چون که اینک در دسترس خوانندگان ترک زبان گذاشته می‌شود در اینجا سخنی نمی‌گویم چون خود کتاب را خواهند خواند. اما به آنان اطلاع می‌دهم. که این کتاب نیز بحثها و مخالفت‌ها و موافقت‌های فراوان در ایران برانگیخته است، خصوصاً بخش مربوط به حقوق بشر از این کتاب. فکر می‌کنم با توضیحات پیشین دربارۀ دو کتاب قبل، خواننده گرامی درمی‌یابد که چرا از واژه هرمنوتیکی «قرائت»، در عنوان این کتاب استفاده کرده‌ام. این انتخاب به این جهت بوده که رویکرد نگارنده در این کتاب بر مطالب کتاب «هرمنوتیک، کتاب و سنت» استوار گردیده است.

پس از نشر کتاب سوم، کتاب دیگری از این نویسنده منتشر شده با نام «تأملاتی در قرائت انسانی از دین». در این کتاب که باز هم مجموعه‌ای از مقالات و مصاحبه‌هاست، عاقبت به اینجا رسیده‌ام که تفاوت قرائت انسانی و قرائت ناسازگار با انسانیت انسان از دین را نشان دهم و به آن فهم و تفسیر از کتاب و سنت دعوت کنم که با انسانیت انسان عصر حاضر سازگار است.

متن قرآن محصول وحی است نه عین وحی.

اما نویسنده آن کتاب‌ها در آن «افق زیستن» که مطالب آن کتابها در آن شکل گرفته بود. برای همیشه ماندگار نگردد و عاقبت یک گام جسورانه دیگر به جلو برداشت. اشتغال ذهنی مستمر من با دانش هرمنوتیک و کاربرد آن در متون دینی، این نظر را برای من پدید آورد که اگر کسی مباحث فلسفی هرمنوتیک جدید را بپذیرد خود را در قلمرو فلسفه زبان‌های معاصر از نوع فلسفه‌های ویتگنشتاین (Wittgenstein)، آوستین (Austin)، هیدگر (Heidegger) و گادامر (Gadamer) خواهد یافت. از نظر این فلسفه‌ها نمی‌توان یک «متن» را «فوق تاریخی» و «ماوراء الطبیعی» فرض کرد و در عین حال دعوی فهم عقلانی از آن داشت. نویسنده وقتی این مساله را با جدیت دنبال کرد به این نظر رسید که «متن قرآن» به این جهت قابلیت فهم عقلانی همگانی دارد که این متن نه یک متن «فوق تاریخی» و ماوراء الطبیعی بلکه یک متن انسانی تاریخی ـ اجتماعی یعنی «قرائت نبوی پیامبر» اسلام از جهان هستی است؛ چنان قرائتی که بنابه تجربه پیامبر و دعوی او در قرآن با امداد ویژه مستمر الهی (وحی) انجام گرفته است. و نتیجه اینکه متن قرآن محصول وحی است نه عین وحی. این بحث جدی برای اولین بار به صورت مقاله‌ای مفصل به نام «قرائت نبوی از جهان» و مصاحبه‌ای مشروح با عنوان «هرمنوتیک و تفسیر دینی جهان» در فصلنامه علمی ـ فرهنگی مدرسه منتشر شد. پس از آن ۸ مقاله دیگر در شرح و تفسیر آن مدعا نوشتم که در آن‌ها ضمناً به نقدها و بحث های دامنه‌داری که آن مقاله و مصاحبه برانگیخت پاسخ داده‌ام. این مقالات هشتگانه به علت سانسور مطبوعات در ایران فقط در اینترنت منتشر شده است (۱).

نگارنده این سطور اکنون مسرور از آن است که ترجمه ترکی کتاب نقدی بر قرائت رسمی از دین در دسترس خوانندگان عزیز ترک زبان قرار می‌گیرد. آنطور که بعضی از دوستان من که با زبان ترکی جدید آشنایند به من گفته‌اند مترجم گرامی آقای ابوذر دیشکایا برای انجام این ترجمه دقت و کوشش فراوان بکار برده‌اند. امیدوارم این کتاب برای خوانندگان ترکی زبان مفید واقع شود. من برای آقای دیشکایا جهت انجام خدمات علمی بیشتر به مردم ترکیه از خداوند توفیق مسألت می‌کنم.

_____________________________

(۱)   این مقالات در آدرس‌های اینترنتی متعدد و از جمله در وبلاگ «قرائت»http://mojtahedshabestari.blogfa.com/ که آثار نگارنده در آن نشر می‌شود قابل خواندن است و نیز در سایت اینترنتی فیس بوک به آنها دسترسی است.

* ترجمه ترکی این کتاب در تابستان ۱۳۹۰ توسط انتشارات «معنا» در استانبول چاپ و منتشر شده است.