چکیدۀ کتاب «ابر ندانستن»
۱٫ میان انسان و خدا «اَبر جهل» حائل است و این ابر با قوۀ عاقله قابل شکافتن نیست.
۲٫ باید با ایجاد «اَبر فراموشی» کلیۀ ماسوی الله را فراموش کرد تا بتوان مستقیماً در آستانۀ ورود در «اَبر جهل» قرار گرفت.
۳٫ سپس باید با نوک پیکان «عشق کور» به ابر جهل حمله کرد و آن را شکافت و وارد آن شد.
۴٫ در داخل این «اَبر جهل» آن قدر باید ماند و به ذات خدا عشق ورزید (نه اینکه فکر کرد) تا اینکه یک معرفت عشقی که به عاقله هیچ ربطی ندارد آشکار شود.
پینوشت:
چند روز قبل که پارهای از یادداشتهایم را مرور میکردم، نگاشتۀ فوق توجهم راجلب کرد که نمیدانم چند سال پیش، پس از خواندن متن آلمانی کتاب ابر ندانستن نوشتهام. این کتاب که یکی از متنهای بدیع و بسیار جذّاب عرفان مسیحی است در قرن چهاردهم میلادی به زبان انگلیسی به نگارش درآمده و نویسندۀ آن شناخته شده نیست.
محمد مجتهدشبستری