گره از کار فروبسته ما بگشایید*

محمد مجتهد شبستری

۱- مقتضای آن دلایل که در مقاله «چگونه مبانی فقهی و کلامی فرو ریخته اند» آورده ام این است که:

فهم و تفسیر بین الاذهانی ما از متن قرآن تنها از این نقطه می‌تواند آغاز شود که آن متن را یک «پدیدار» تجربه کنیم که به وسیله انسان در جهان بین الاذهانی انسان‌ها (تاریخی ـ اجتماعی) پدید آمده است و «فعل گفتاری» او است.

۲- آغاز شدن فهم و تفسیر از این نقطه همان آغاز شدن هرمنوتیک سکولار (عقلانی) است. این آغاز نه مسبوق به انکار وجود خداوند است و نه مسبوق به نفی اعتبار دینی قرآن و یا نبوت پیامبر اسلام.

۳-  اگر از این نقطه شروع کنیم، باید بحث‌های جدی مربوط به فهم و تفسیر متون را که در قرون اخیر پدید آمده (هرمنوتیک مدرن) و انواع و اقسام تفسیرهای ممکن از متنها را که با استقراء احصاء شده است، با اهتمام فراوان مورد توجه قرار دهیم و آنگاه ببینیم با آن داده‌ها و آگاهی‌ها چگونه می‌توانیم به متن قرآن نزدیک شویم و آن را تفسیر کنیم.

۴- یکی از وظائف مهم هرمنوتیک عقلانی مدرن پرداختن به علاقه‌ها و انتظارات و اهداف مفسر در مقام فهم و تفسیر متن است که در تعیین مسیر فهم و تفسیر نقش بسیار مهم بازی می‌کند. بحث تعیین مسیر فهم و تفسیر غیر از این بحث است که متن معنای واحد دارد یا معناهای متعدد. گادامر (Gadamer) که جای خود دارد دانشمندی مانند هیرش (Hirsch) نیز که تعدد معناها را نپذیرفته بر نقش مهم علاقه‌ها و انتظارات مفسر در تشخیص و تعیین «ژانر» اصلی متن انگشت تاکید گذاشته است و آنها را در تعیین مسیر تفسیر و نتیجه‌ای که از آن به دست می‌آید بسیار موثر دانسته است (۱).

۵- من از فقیهان می‌پرسم شما در مقام و موقعیت بیان کنندگان احکام (اوامر و نواهی) خداوند برای انسان‌ها با کدام علاقه و انتظارات و اهداف به تفسیر آیات احکام قرآن می‌پردازید؟

شما مدعی هستید در آن دسته از آیات قرآن که به «آیات احکام» معروف شده اند، اوامر و نواهی خداوند بیان شده است و علاقه و انتظار شما در مقام فهم این آیات کشف احکام الهی از آنهاست. می‌پرسم این مدعا و این علاقه و انتظار شما بر کدامین مبانی مدلل یا حداقل معقول استوار شده است؟ در مقالۀ چگونه مبانی کلامی و فقهی فرو ریخته‌اند به  صورت خلاصه نشان داده شد که آنچه روزی مهم‌ترین مبانی شما به شمار می‌آمده در عصر حاضر فرو ریخته است. آیا مبانی مدلل و معقول دیگری دارید که آن را هنوز ارائه نکرده اید. اگر چنین است حتما آن را ارائه کنید.

۶- از همان هنگام که مقالات دین و عقل را در کیهان فرهنگی نوشتم و سپس که کتاب «هرمنوتیک، کتاب و سنت» را منتشر کردم، اختلاف بنیادین علمی من با فقیهان بر سر همین مسأله بود ولاغیر. سخن من این بود که مدعا و علائق و انتظارات شما درباره آیات و احکام قرآن موجه نیست (گرچه در طی سال‌های گذشته برخی از نویسندگان موضوع مورد اهتمام مرا به مسأله وحدت یا تعدد معنای متن تقلیل دادند که درست نبود) امروز هم سخن اصلی من با فقیهان همین است. من به آنان می‌گویم مدعا و علاقه و انتظار غیر موجه شما سبب شده که در عصر حاضر نتوانید آیات احکام قرآن را تفسیر تاریخی کنید. بیائید آن مدعا و علاقه‌ها و انتظارات نامعقول را گنار بگذارید و آیات احکام قرآن را تفسیر تاریخی کنید و مسلمانان را از مخمصه‌ها و بن بست‌های معرفتی، روانی، اجتماعی و سیاسی که فقه موجود برای آنها به وجود آورده نجات دهید. بیائید گره از کار فرو بسته ما بگشایید!

——————–

(۱)  Hirsch, Eric D., Prinzipien der Interpretation; wilhelm fink verlag München, 1972, seit 96-117.

*بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟                  گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟  (فخرالدین عراقی، غزالیات)