یادداشتی از محمد مجتهد شبستری برای دومین سالگرد تحلیف روحانی
دولت روحانی را دولت عقلا میبینم*
۱- دولت روحانی از آن نظر مورد احترام و تکریم من است که برآمده از انتخاب آن بخش از ملت ایران است که از «تقلید سیاسی» آزاد شده و به بلوغ سیاسی نسبی رسیده است. این بخش از جامعه ما بخوبی میفهمد چگونه انسانیت انسان در صحنه زندگی اجتماعی- سیاسی در گرو انتخابهای آزاد، عقلانی و مسئولانه او است. با خرسندی باید بگویم دامنه این بخش از جامعه ما روزبهروز در حال گسترش و عمق یافتن است.
رواج علوم انسانی در دانشگاهها در ۵۰ سال گذشته، رواج بیشتر تفکر فلسفی بعد از انقلاب ۱۳۵۷، انفجار اطلاعاتی در کشور ما در دو دهه اخیر و مهمتر از اینها تجربههای زیسته تلخ و شیرین سیاسی پس از سال ۱۳۵۷ تاکنون نقش مهمی در آزاد شدن این بخش از جامعه ما بازی کرده است.
نفسِ آگاهی از علوم انسانی، انسانها را از اسارت این و آن آزاد میسازد چون این علوم آزادیساز هستند. افراد جامعه اگر در قلمرو آگاهیهای خودشان به آزادی و انتخاب مسئولانه نرسیده باشند دادن حق آزادی بیان یا تجمعات یا تحزب و مانند اینها از بیرون به آنها دردی را دوا نمیکند. حق بیرونی آزاد بودن هنگامی در مقام عمل معنا پیدا میکند که افراد نخست در درونِ آگاهی خود به آزادی رسیده باشند.
۲- دولت روحانی را دولت عقلا مییابم. این دولت در چارچوب «واقعیات» که به صورت دادهها موجودند، «قابلیتها» که میتوانند به دادهها تبدیل شوند و «ضرورتها» که این تبدیل شدنها را محدود میکنند، «امکانات» که به وسیله آنها میتوان قابلیتها را به دادهها تبدیل کرد، به صورت نسبی عقلانی عمل میکند و این نعمت بزرگی است. نمونه بارز این عقلانیت به نتیجه قابل قبول رساندن مذاکرات هستهای و بهبود بخشیدن نسبی اقتصاد کشور است که شاهد آنها هستیم و امیدوارم این عقلانیت ادامه یابد و موجب حل بسیاری دیگر از مشکلات کشور ما شود.
۳- از باب تُعرف الاشیاء باضدادها (اشیا را با ضدهای آنها باید شناخت) وقتی میبینم مخالفان این دولت، گروههایی هستند که به قدرت رسیدن آنها در کشور ما نتیجهای جز به نابودی کشاندن امکانات زیست انسان در این جهان ندارد به این باور میرسم که تأیید و پشتیبانی از این دولت فریضه اخلاقی همه ما است تا آن گروههای اهل خرافه و تخریب زندگی، دوباره به قدرت نرسند.
۴- انتظار میرود دکتر روحانی با اتکا به عقلانیت تیم خود و پشتیبانی موجود فرهیختگان جامعه از او به این نکته اساسی توجه کند که او یک وظیفه تاریخی برعهده گرفته و آن، این است که توسعه سیاسی جامعه ما را از اینکه هست فراتر ببرد تا آن بخش از جامعه که از تقلید سیاسی آزاد شده به تشکلها و تحزبهای برنامهدار و نهادی شده دست یابد تا روند عقلانیت در جامعه به نقطه غیر قابل برگشت برسد.
۵- روحانی چون خود «حقوقدان» است بخوبی از این مسأله آگاه است که رشد آگاهی سیاسی در جامعه بدون ترویج «تفسیر حقوقی» از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به مثابه یک میثاق ملی میسر نیست. آنان که از قانون اساسی تفسیر فقهی بهعمل میآورند همچنان بر طبل تقلید سیاسی میکوبند. امیدوارم آقای رئیسجمهور بتوانند برای جا افتادن تفسیر حقوقی از قانون اساسی در کشور گامهای بلندی بردارند. این کار نخستین اقدام تئوریک در راه گسترش توسعه سیاسی کشور ما است.
______________
* به نقل از روزنامه ایران، ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ش