مدارا – تحمل – بخش ۱*

۱- بهترین ترجمه برای «تولرانس»** واژه‌هایی چون «تحمل و مدارا» است. ریشۀ کلمۀ تولرانس در اصل به‌معنای تحمل است. وقتی می‌گوییم دیگران را باید تحمل کرد، این معنی  فهمیده می‌شود که انسان‌ها را آن‌طور که هستند باید پذیرفت، و آنها حق دارند آن‌طورکه هستند باشند.

تساهل ترجمۀ مناسبی برای تولرانس نیست. تساهل به‌معنای رها کردن دیگران به حال خودشان و جدی نگرفتن عقاید و اعمال آنها و گونه‌ای شانه خالی کردن و سبکبال شدن خود انسان است. انسانی که تساهل می‌ورزد، خیلی به این‌که دیگران چه گفتند و چه کردند اهتمام نمی‌ورزد. تساهل نمی‌تواند معنایی حقوقی-سیاسی داشته باشد که در آن جدی گرفتن حقوق دیگران مطرح  باشد. گرچه ترجمۀ شایع تولرانس درایران همان تساهل است.

در تحمل و مدارا، در واقع گونه‌ای محدود کردن خود مطرح است. انسانی که تحمل می‌کند، خودش را محدود می‌کند و برای خود در مقابل دیگران مرزی را معین می‌کند. او وجود دیگران را احساس می‌کند و آنها را به‌رسمیت می‌شناسد. به دنبال تحمل است که این پرسش‌ها مطرح می‌شود: دیگری کیست؟ چه می‌گوید؟ چه می‌کند؟ و…

وقتی تحمل دیگران واقعی و نه صوری خواهد بود که انسان تحمل‌ کننده مدعی نباشد که در مسأله و موضوعی خاص تمام حقیقت را در دست دارد. چه آن موضوع  سیاسی باشد یا غیر سیاسی، وقتی تحمل مسبوق به چنین طرز تفکری و چنین برخوردی باشد می‌تواند از نظر سیاسی و اجتماعی، واقعاً مبنایی باشد برای حقوق اجتماعی و سیاسی دیگران.

۲٫ آن تحمّل که در جامعۀ ما بیشتر باید در بارۀ آن گفت‌وگو شود تحمل به معنای قائل  شدن به حقوق اجتماعی و سیاسی واقعی برای دیگران است. قائل شدن به حقوق سیاسی و اجتماعی برای دیگران در صورتی امکان‌پذیر است که پذیرفته شده باشد همۀ انسانها از آن نظر که انسان هستند، در عین داشتن عقاید و اخلاقیات و اعمال متفاوت و حتی عقاید دینی متفاوت، دارای حقوق انسانی مساوی هستند.

آنچه ما باید از آن اجتناب کنیم تحریف معنای مدارا و تحمل است. این که معنای التقاطی ناتمام و نامعقولی را درست کنیم و اسم آن را بگذاریم مدارا، تحمل اسلامی! درمقابل مدارا و تحمل غربی! یا تسامح اسلامی در مقابل تسامح غربی! و بعد هم بگوییم ما تولرانس اسلامی را قبول داریم  و تولرانس غربی را قبول نداریم، این کار  نوعی تحریف مفاهیم سیاسی است که نتیجه‌ای نخواهد داشت جز این‌که گفت‌وگوها را دچار مشکل و بن‌بست کند. تولرانسدر فرهنگ سیاسی امروز معنای یکپارچه و مشخّصی دارد. ما ابتدا  باید آن معنای مشخص را بیان کنیم و بعداً بگوییم آن را می‌پدیریم یا نه!

متأسفانه ما این گرفتاری را در کشورمان در بارۀ آزادی هم داریم، دربارۀ حقوق بشر و دموکراسی هم داریم و … عده‌ای می‌گویند آزادی در معنای امروز را نمی‌پذیریم، حقوق بشر و دموکراسی مفهومی غربی است و ما آن را نمی‌پذیریم. چیزی داریم به نام آزادی اسلامی! یا چیزی داریم به نام حقوق بشر و دموکراسی اسلامی! اینها  تحریف موضوع  است. باید حقوق بشر و آزادی به‌درستی تعریف شود، و بعد پذیرش یا عدم پذیرش آن مطرح شود. وقتی این مفاهیم به‌درستی تعریف شود، معلوم می‌شود کسی که آزادی را قبول ندارد نقطۀ مقابل آن یعنی عدم آزادی را قبول دارد و هر کس به حقوق بشر قائل نیست، نمی‌تواند به حقوق بشر دیگری قائل شود. مفهوم  تولرانس هم همین طور است. این مفاهیم معانی فلسفی یکپارچه‌ای دارند که یا قبول یا رد می‌شوند.

* تحریری از محتوای گفت و گو با روزنامهء زن. به نقل از: مجتهد شبستری، محمد (۱۳۷۹). نقدی بر قرائت رسمی از دین، تهران: انتشارات طرح نو. صص. ۸۹-۶۳٫

** tolerance