مدارا – تحمل – بخش ۳*
۵ – همچنین مدارا و تحمل سیاسی-اجتماعی در جامعهای میتواند وجود داشته باشد که در آن نقد عقاید دینی و غیر دینی اکثریت، بدون تقبیح و بدون زیر فشار قرار دادن کسانی که این عقاید را نقد میکنند مجاز باشد. این مطلب، خصوصاً در جامعۀ ما که دین کاربرد و نقش ویژهای در آن دارد، بسیار مهم است. اگر بخواهیم در جامعۀ خودمان از تولرایس سیاسی-اجتماعی صحبت کنیم قطعاً باید روی این مسأله تأکید بیشتری کنیم. تا روزی که در جامعۀ ما، نقادان عقاید رسمی دینی یا غیر دینی نتوانند بدون دغدغه به نقد پردازند ما نخواهیم توانست از مدارا و تحمل سیاسی و اجتماعی صحبت کنیم. عقاید دینی همیشه فرمولبندی و در شکل خاصی بیان میشوند، تدوین گزارههای دینی کارانسانهاست، از آسمان و از طرف خداوند کسی نمیآید در میان انسانها برای آنها کتابهای دینی بنویسد و برایشان بیان کند که اصول عقاید شما چه چیزهایی است. این کارها را انسانها با استناد به متون دینی میکنند. در جامعۀ ما هم عدهای با استناد به کتاب و سنّت این کار را انجام میدهند که امکان خطا و اشتباه برایشان هست و بنابر این آنچه بهعنوان یک نظر دینی بیان میکنند قابل بحث و بررسی و نقد است. در طول تاریخ هم دیدهایم که همواره نظرهای دینی و فتواهای دینی متغییر و متحول بودهاند. بهعبارت دیگر، تولرانس درجامعهای میتواند وجود داشته باشد که در آن جامعه عقاید دینی نقد نشدۀ مردم بهصورت ایدئولوژی حکومت عمل نکند.
۶ – دینی بودن جامعه الزاماً معنایش این نیست که عقاید دینی اکثریت بدون نقد بهصورت ایدئولوژی حکومت عمل کند. جامعه میتواند به این معنا دینی باشد که مردم آن دین باور و دین داور زندگی کنند و در مشارکت سیاسی نیز ارزشهای نهایی و دستاول دینی را به شرط تفسیر پذیری دائمی آنها دخالت دهند. در عصر حاضر دموکراسی تنها شکل حکومت است که به شکوفایی و بارور شدن تجربهها و ارزشهای دینی کمک می کند و لازمۀ آزادی سیاسی و اجتماعی و احترام به حقوق بشر این نیست که ارزشهای دینی ازمیان برود. جامعۀ دینی میتواند حکومت دموکراتیک داشته باشد به شرط این که باب اجتهاد در اصول و فروع دین درآن جامعه باز باشد.
* تحریری از محتوای گفتوگو با روزنامۀ زن. به نقل از: مجتهد شبستری، محمد (۱۳۷۹). نقدی بر قرائت رسمی از دین، تهران: انتشارات طرح نو. صص. ۸۹-۶۳