گفتگوی مجتهد شبستری با الیزابت کیدرلن

می‌دانیم که در مراکش در سال ۲۰۰۴ قانون خانواده‌ی مترقی‌ به تصویب رسید. اما در بسیاری از کشورها، از جمله در ایران، هیچ اصلاحاتی صورت نمی‌گیرد، نه در حقوق خانواده و نه در حقوق جزائی.

این صحت دارد، حتی گاهی عقب‌گرد نیز مشاهده می‌شود. اما این بدان معنا نیست که نظام حقوقی در این کشورها اصولاً اصلاح‌ناپذیر باشد. اینکه اصلاحات به میزان کافی به پیش نمی‌رود دلائل سیاسی دارد. قدرتمندان روحانی و سیاسی بزرگترین مانع این کارند.

در کشورهائی که به عنوان امپراطوری مسیحی، حکومت یهودی یا جمهوری اسلامی معرفی شده باشند، وابستگان سایر ادیان خود به خود از حقوق عامه برخوردار نیستند.

این صحت دارد، اما آیا مسلمانها حتماً باید حکومت خود را به عنوان حکومت اسلامی اعلام کنند؟ آنها این امکان را نیز دارند که برای خود یک حکومت دموکراتیک ایجاد کنند، حکومتی که بر حقوق بشر متکی باشد. باید دید که خواست آنها چیست و این موضوع به دین ربطی ندارد. و اصلاً باید ببینیم مقصود از نظام اسلامی چیست؟

در این مورد چندین نمونه وجود دارد.

من هرگز از حکومت اسلامی حرف نزده‌ام. اینکه ملتی متشکل از مسلمانان باشد که به خدا ایمان داشته باشند، نماز بخوانند، روزه بگیرند و به اخلاق اسلامی عمل کنند و خواستار عدالت باشند، بدین معنا نیست که نظام سیاسی آنها حتماً می‌باید یک نظام سیاسی دینی باشد. مهم اینست که زندگی اسلامی داشته باشند، اما اینکه آنها سیاست و اقتصادشان را چگونه سامان دهند، این را باید در هر مقطع تاریخی، با بکار گرفتن خرد خویش ترتیب دهند.

 

مصاحبه با الیزابت کیدرلن، اکتبر ۲۰۰۷، فرایبورگ

برگرفته شده از کانال تلگرام: حقیقت‌گرد